black flower(p,86)
black flower(p,86)
با بی رحمی قلب لوهان رو شکست و باعث شده بود افسرده بشه و به خودکشی فکر کنه...
چرا حالا که لوهان تو اوج خوشبختی بود و چند ماه دیگه صاحب بچه میشد ....
پیداش شده بود؟
کاش مادرش بهش میگفت، اونوقت محال بود پاشو تو اون مهمونی مضخرف خانوادگی بذاره
و با کانگ ووی آشغال رو به رو بشه.
بطری سوجو رو باز کرد اما همین که نزدیک لباش برد منصرف شد.
اون باردار بود معجزه ی کوچولوی عشقش با سهون،
نباید به خاطر اون عوضی سلامتی بچش رو به خطر می انداخت.
نگاهی به پسر پتو پیچ شده ی که توی کاناپه فرو رفته بود. انداخت.
لوهان : من نمی خورم تو می خوایش؟
تهیونگ: نه ممنون...
لوهان آهی کشید در بطری رو بست و روی زمین کنارش گذاشت.
فکر کردن به اون عوضی دیگه کافی بود،
کانگ وو حتی لیاقت مشغول کردن ذهنش و ناراحت شدنش رو هم نداشت.
لوهان: با تهیونگ نسبتی داری؟ تا حالا اینجا ندیده بودمت.
لوهان دقیق تر به صورت امگای کوچیکتر خیره شد.
لوهان: خیلی شبیه ش هستی تهیونگ برادر نداره پسر عموشی؟
تهیونگ صورتش رو جمع کرد.
جدا حالش از سوال های تکراری بهم می خورد.
تهیونگ: شبیه ش نیستم خودشم.
با بی حوصلگی جواب همخونش رو داد.
لوهان: که اینطور خوشگل شدی
ابرو های تهیونگ بالا پرید انتظار نداشت به همین زودی باور کنه.
با بی رحمی قلب لوهان رو شکست و باعث شده بود افسرده بشه و به خودکشی فکر کنه...
چرا حالا که لوهان تو اوج خوشبختی بود و چند ماه دیگه صاحب بچه میشد ....
پیداش شده بود؟
کاش مادرش بهش میگفت، اونوقت محال بود پاشو تو اون مهمونی مضخرف خانوادگی بذاره
و با کانگ ووی آشغال رو به رو بشه.
بطری سوجو رو باز کرد اما همین که نزدیک لباش برد منصرف شد.
اون باردار بود معجزه ی کوچولوی عشقش با سهون،
نباید به خاطر اون عوضی سلامتی بچش رو به خطر می انداخت.
نگاهی به پسر پتو پیچ شده ی که توی کاناپه فرو رفته بود. انداخت.
لوهان : من نمی خورم تو می خوایش؟
تهیونگ: نه ممنون...
لوهان آهی کشید در بطری رو بست و روی زمین کنارش گذاشت.
فکر کردن به اون عوضی دیگه کافی بود،
کانگ وو حتی لیاقت مشغول کردن ذهنش و ناراحت شدنش رو هم نداشت.
لوهان: با تهیونگ نسبتی داری؟ تا حالا اینجا ندیده بودمت.
لوهان دقیق تر به صورت امگای کوچیکتر خیره شد.
لوهان: خیلی شبیه ش هستی تهیونگ برادر نداره پسر عموشی؟
تهیونگ صورتش رو جمع کرد.
جدا حالش از سوال های تکراری بهم می خورد.
تهیونگ: شبیه ش نیستم خودشم.
با بی حوصلگی جواب همخونش رو داد.
لوهان: که اینطور خوشگل شدی
ابرو های تهیونگ بالا پرید انتظار نداشت به همین زودی باور کنه.
- ۵.۵k
- ۲۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط